-
خودمونی
جمعه 26 مهرماه سال 1387 10:06
به نام سلام شروع را می نویسم برای ادامه، وادامه را برای رسیدن ابتدا شدن این محیط محرمانه هدفش این بود که بنشونیم به دل، اون چیزی رو که قراره از دل بر بیاد. مهم من این بود که این گفتن شنیدنی داشته باشه و به طبع، شنیدن نیز گفتنی. که این فضا، داشته باشه توان جمع کردن رو که درس بگن همه، که گفتن و شنیدن ابتدای راه...
-
خود خواهی
جمعه 26 مهرماه سال 1387 09:28
داستان من خواهش است، تمنای خود، خود که پوچم ولی هستم ومملو از خواهش بودن داستان من خواهش است، تمنای تو، که هستی که میخواهم بمانی با من وبگذاری بمانم با تو ای تمام هستی من ابتدا خود را خواستم، خواستم خود را که برای تو باشم، خواستم که نباشم همگام با تهی، خواستم که پر از تو پر از وجود شوم ای تمام وجود من.
-
رهایی
یکشنبه 3 شهریورماه سال 1387 00:53
وقتی به قفس یا زندان فکر می کنیم یاد میله های عمودی کنار هم می افتیم، یا شاید یاد یه قفل بزرگ روی زنجیری دور پاهامون. چقدر حس خفه ای، چه حس تاریکی، حتما شما هم می خواید حتی تو افکارتون این میله ها رو باز کنید یا این قفل رو بشکنید و زنجیر رو پاره کنید. اما تا حالا از این دید به زندگی نگاه کردیم که چه حصارهایی دور و...
-
هم سخن
چهارشنبه 30 مردادماه سال 1387 18:37
شاید این حرف رو زیاد شنیده باشیم یا حتی زیاد گفته باشیم : « نمیدونم از کجا شرو کنم » ولی این یه واقعیت ،با این که با همه وجودم نیاز به گفتن حس میکنم ،ولی باز نمیدونم از کجا شرو کنم . تصمیم گرفتم بگم ،دیدم ساده ترین راه گفتن ،این محیطِ . حداقلش اینه که گفتنی ها رو میگم ،حتی اگه یه نفر هم بشنوه کافیه. از گفتن گفتم حالا...
-
پایان انتظار
دوشنبه 28 مردادماه سال 1387 19:07
چشمانی که رنگ شفق به خود گرفته اند؛ امیدوار فریاد لحظه پایان انتظارند
-
لبخند بیداری
دوشنبه 28 مردادماه سال 1387 18:55
آدمی هستم من همچو هر کس که به او می نگرم، گاه حرفم تحسین، گاه اما زهرگون، تلخکامی دارد کمکمی مدهوشم، منگ بی دردی نه به همه آدمیان می نگرم، کم کسی بیدار است همه همچون یارند، ظاهر این است رفیق، ترس از خنجر پشت، نگذارد که بگویم همه انسان وارند من هم آیا خوابم هست اما لبخند به لب خفته کسی هم زیبا، نه، نخواهم که به یک کوچک...
-
سلام نامه
سهشنبه 25 تیرماه سال 1387 15:24
« به نام زیبایش که تمام سرنوشها با آن آغاز میشود» و،واژهای که تمام هستی با آن آشتی میکند وباز کسی جزخودش معنای واقعیش را نمیداند « سلام »