زندگی ... لطافت بندگی

تسلیم رهایی

زندگی ... لطافت بندگی

تسلیم رهایی

لبخند بیداری

آدمی هستم من

همچو هر کس که به او می نگرم،

گاه حرفم تحسین، گاه اما زهرگون، تلخکامی دارد

کمکمی مدهوشم، منگ بی دردی نه

به همه آدمیان می نگرم، کم کسی بیدار است

همه همچون یارند،

ظاهر این است رفیق، ترس از خنجر پشت، نگذارد که بگویم همه انسان  وارند

من هم آیا خوابم

هست اما لبخند به لب خفته کسی هم زیبا،

نه، نخواهم که به یک کوچک دنیا،بندم دل خود در رویا

یا بگیرم ره بیهوده "خود"

من از این عالم روشن لبخند همه آمالم شد.

نه فقط بر لب این خفته کسان،

که همین خفته لبخند شود شیوه ی بیداری و " بیدار" شود عامل آن

 

نظرات 2 + ارسال نظر
وسوسه زنانه دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 19:20 http://www.clickwoman.blogsky.com

سلام وبلاگت بسیارجالب ومفید بود شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>
ورود 13- ممنوع
http://www.clickwoman.blogsky.com
وسوسه زنانه
http://www.mamno-13.blogsky.com

محمد دوشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 15:43

دمت گرم
تا سلام وسلام

به نام سلام

خواهش میکنم...!

تا سلام، والسلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد