زندگی ... لطافت بندگی

تسلیم رهایی

زندگی ... لطافت بندگی

تسلیم رهایی

دلتاب

می شود حرارت حسادت خورشید را لمس کرد، 

آن دم که تو بر دل من می تابی ... 

نظرات 19 + ارسال نظر
... شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:08

چه قشنگ گفتی. خوش به حال کسی که براش همچین حسی داری و همچنین خوش به حال خودت. خیلی با احساس لطیف گفتی...

به نام سلام

خوش به حال هممون که کسی رو داریم که انقدر لطیفه که لطیف ترین احساس، تو لحظه ی حضورش حس میشه ...

تا سلام ... والسلام

... یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:26

خوش به حال هممون خدا رو داریم.تنها کسی که همه باهم دارنش و برای دوست داشتنش کسی ناراحت نمیشه و نمیگه مال خودمه...
برای ایده ای نوشتن تنها به خدا توجه می کنید یا بعضی موقع هام به خلق خدای بزرگی که اونا رو آفرید تا بیشتر ازون راه هم باز به یادش باشیم غیر مستقیم...

من تنها خودا رو دارم. اما رو زمین تنهام... خوش به سعادت اونایی که تنها نیستن غیر خدایی که دارند..
آرزوی بودن

به نام سلام

فکر نمیکنم هیچ حسی لطیف تر از لحظاتی باشه که بتونی از نجوا باهاش لذت ببری ... به شرط حضور دل

امیدوارم حس حضور اونی رو که میخوای تجربه کنی ...

تا سلام...والسلام

رهگذر چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 13:01 http://bientehaa.blogsky.com

ذره ذره حسادتش را بر تک تک اندام هایم حس میکنم اما هنوز به دلم راهی پیدا نکرده است. خورشید هم قداست این دل خاکی را میدانند.

بانو چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 19:08 http://bano0.ir

متنای قشنگی هستن ..
نویسنده ش خودت هستی ؟

به نام سلام

بله، شاید خیلی از لحاظ ادبی درست نباش، ولی سعی میکنم درون مایه ی دلیـش غلط نداشته باشه.
ممنون

تا سلام، والسلام

افروز چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 23:29 http://saghfeasemoon.blogsky.com

زیبا بود دوست خوبم

جرم شناس پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:18 http://life-code.blogfa.com

زیبا بود..مخصوصن متن (دستگیر)
بابت نظرت هم سپاسگزارم

رضا پسر هزاره پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:17 http://arzo.blogsky.com

زنده از اویم که همه زنده از اوست

سلام
خوش به حال رامین حسینی که دوستی مثل شما داره ........
من که چند تا دوست نما دارم که فقط عیدا میان و و قتی کارشون ..............
امسال که قبل عید یکیشون زنگ زد قبل از عید فطر : چند روز دیگه عیده میبینمت
گفتم که امسال پدر بزرگم فوت کرده ما عید نمیگیریم
فقط یه اخی گفت و بعد خدا حافظی
عید که میشه رسمه که هر کسی که از بستگانش از اقوام و اشنایان وفات کرده باشه تا یک سال سالگردش عید نوروز و عید فطر همه میر خونش فاتحه خوندن ..........
خیلیا اومدن اما اونایی که بهشون دوست و رفیق میگفتم
هیچ خبری ازشون نشد حتی یک تک زنگم نکردن فهمیدن که عید نگرفتیم دیگه ...........
حالا میفهم که قدیم میگفتن که دوست اونه که تو غم و شادی
همراهمون باشه .....
پدر بزرگمو خیلی دوست داشتم خدا بیامرزتش ....
سر تو درد اوردم
به خدای مهر و محبت و وفا میسپارمت

بهـاآره پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 13:40 http://ghafad.blogfa.com/

چه بازیه قـشنـگی ..

آشنا پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 15:37

می سوزم از حرارتش.. .
شاید که آن خواهان تر است ...!!
یا ...
شاید ک او در حسرت...
یک شعله از حس من است...
می تابد.
.
ممنونم از حست.

افسانه یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 20:30 http://gtale.blogsky.com

سلام عزیز دل

..خوشبختی را دیروز به حراج گذاشتند.....



.....حیف من زاده ی امروزم......



.....خدایا جهنمت فرداست پس چرا امروز می سوزم‌.....؟؟!

حسود پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 22:37

خوش به حال کسی که براش این مطالب می نویسی

به نام سلام

خوش به حال همه ...
نظرای قبلی همین پست رو بخونی متوجه میشی که واقعا خوشا به حال همه ...
فقط حیف که گاهی فراموش میکنیم ...

تا سلام، والسلام

سحر جوووون شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 22:53

همیشه همین جور با احساس بگو قشنگیای احساساتتو..باشه عجیج

Asemooni شنبه 8 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:04 http://asemoooniha.blogsky.com/

ســـلام
وبلاگ عالی و پر محتوایی دارین ممنون که به وبلاگ بنده سر زدین
اگه تمایل به لینک داشتین من وبلاگتون رو لینک کردم

به نام سلام

ممنونم از نظر لطفتون و تشکر بابت لینک، ولی متاسفانه من اصلا لینک باکس ندارم.
شاد باشی ...

تا سلام، والسلام

لیا یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 18:25

سلام

میخواستم بپرسم مخاطب نوشته هاتون کیه

بعدش فهمیدم

خیلی خوب بودو قشنگ

ممنونم از نظر لطفت،
شاد باشی...

لیا چهارشنبه 12 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 23:00

سلام

واقعا قشنگ می نویسید من که نوشته هاتونو میخونم یه حسی خوبی بهم منتقل میشه مخصوصا اینکه بر عکس خیلی ها مخاطبتون خداست نه این عشق های زمینی
اصلا قصد تعریف الکی یا غلو ندارم نمیدونم غیر از اینجا جای دیگه ای هم ثبت میکنید نوشته های زیباتون رو مثلا کتاب؟
دیر دیر آپ می کنید اما زیبا و پر معنا !

به نام سلام

زیبایی معنای حضوره، نوشته تنها یه تصویر ازون معناست که میشه مجسم کرد...
خوب حس کردنه که به قشنگی جلوه میده... ممنون که خوب حس میکنید.

تا سلام، والسلام

طناز یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:23 http://tannazi.blogsky.com

آنگاه که بر دل گنجشکی من بتابد آنگاه می سوزد و کباب می شود.

س.ع پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 19:19

جنس حرارت خورشید هم از اون،
پس فرقی نداره چه اون بر قلب من بتاب،
چه خورشید....
البته این نظر من.

به نام سلام

خیلی نظر زیبایی دارید، ولی به نظر من حرارت خورشید، حرارت بندگیه و دلتاب، تابش الهی، البته به شرط بندگی ...

تا سلام، والسلام

مریم یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 14:02

خیلی زیبا بود دوست خوبم
ممنون وادامه بده.

ممنون، به امید خدا...

یه نفر سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 00:09

دوستم دلتابت ترکونده هااا. ایول ولی چارتا چیز دیگم بذار.. چرا اینقد دیر ب دیر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد