زندگی ... لطافت بندگی

تسلیم رهایی

زندگی ... لطافت بندگی

تسلیم رهایی

نو

هی، تورا میگویم، تو که روشنی ...

شعله بگیر و بسوزان مرا ...

میخواهم گر بگیرم ...


متولد خواهم شد،

در میلاد خاکستریم دعوتت خواهم کرد ...


تا ترانه ی ادراک برایم بنوازی.



نظرات 1 + ارسال نظر
هیچکس دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 15:38

برای سوختن و از نو متولد شدن، باید خودسوزی کنی، شعله ی روشن دیگری باعث سوختنت نمیشه.

به نام سلام

"تلنگر"
تا در حال نفس کشیدنی، نمیدونی هوا یه نعمته.
وقتی اینو متوجه میشی که یه مانعی جلوی تنفستو بگیره ...
"تلنگر"

البته به قول شما این منم که باید بسوزم، محرک تنها تحریک میکنه...

بازم نمیدونم...


تا سلام ... والسلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد