تورا که یاد می کنم،
خاک وجودم جشن می گیرد میلاد جوانه احساس را.
تو را که یاد می کنم،
جان می گیرد، جوانه احساسم و رخ می نماید و سبز می شود، سبز...
آنچنان که آبی آسمان را توانای پنهان حسادت احساسم نیست.
تو را که یاد می کنم،
جوانه احساسم پرمی کشد و ... جنگلی می شود، سرشار از آواز آرامش...
و من، هم آهنگ آیه های جان نواز پرندگان قصر سبز احساسم،
یاد تو را در آغوش می گیرم... وهمدل نسیم می رقصم، با تو، و نگاه بر نگاه تو و...
بوسه می زنم بر یادت ...
بوسه بر " یاد تو"...
هر ثانیه که میگذرد
چیزی از تو را با خود میبرد
زمان همه چیز را بی اجازه میبرد
و تنها یک چیز را همیشه فراموش میکند ببرد...
حس "دوست داشتنِ" تو را...
سلام
خیلی وب جالبی داری
تبریک میگم
بازم میام
وبلاگ فوق العاده ای داری ولی تنوع توش نیست بهتره که یکم از فکر خودت استفاده کنی و انچه می خواهد دل تنگت بگی
به نام سلام
منم با نظرت موافقم؛ و با کپی مطلب مخالف.
برای همین و این که اعتقاد دارم به نشستن حرف دل به دل؛ گذاشتم همه مطالبو دلم بگه و من فقط نویسندش باشم.
تا سلام ... والسلام