زندگی ... لطافت بندگی

تسلیم رهایی

زندگی ... لطافت بندگی

تسلیم رهایی

بها

ارزش هر کس به اندازه غصه های (روشنِ، خود آگاه یا ناخود آگاه) وجودِ موجود اوست.

نظرات 2 + ارسال نظر
خودمم پنج‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:11 http://www.mandalayz.blogfa.com

البته گرفتم چی شد و موافقم
اما توی نوشته هه یه تناقضاتی هست :
اگه وجود ِ موجود ِ پس کاملن با ناخوداگاه در تضاد ِ
بعد این روشن ِ خودآگاه و نا.. یعنی چی ؟

به نام سلام

آخه ناخودآگاه موجود در موجودیتت یه جنبه مهم از اونه که در خیلی از مباحث اونه که تصمیم سازه ؛ به این خاطره که روش تاکید کردم...

تا سلام... والسلام

ترنم چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:07

سلام!

فکر نمی کنی یه کم داری ارزش های هر کس رو پیچیده ارزیابی می کنی؟

ارزش آدما به نظر من به اندازه غم و غصه هاشون نیست...

بلکه ارزش هر کس به تمام ابعاد وجودی آدم درخودآگاه و نا خودآگاهش وابسته هست
ودر نتیجه بازتاب تمامی اعمال ، نیات و افکارش روچه غمگین و چه شادمانه در وجودش موجود می بینه...

در پناه حق







به نام سلام

راستش رو بخوای اتفاقا برای بررسی ساده با یه نگاه کلی و فقط از یه دید که البته متناقض با بقیه جنبه های ارزشی یه فرد نباشه ارزش رو از این دید مطرح کردم؛ که به نظر من زاویه ی لطیفیه برای بررسی ابعاد شخصیتی یه فرد...

مهم هم اینه که خواست های (خودآگاه یا ناخودآگاه) هر کسه که تمام ابعادش رو درگیر می کنه... و باعث می شه فرد درگیرشون باشه... و از نداشتن اونها و نرسیدن به اونها غمگین باشه... و این غصه ها؛ نیروی محرکه باشن برای حرکت و در نهایت لمس اون هدف؛ که هر چی اون هدف فرا تر؛ غصه نداشتن اون هم بیشتر....
پس پارامتر خوبیه برای ارزش گذاری؟


البته نکته مهم تر از همه... بعد از این همه دست و پا زدن؛ با حرفات موافقم؛ اگرم این موضوع رو مطرح کردم شاید برای اینه که یه دید متفاوت رو خواستم مطرح کنم...

بازم نمیدونم...

تا سلام... والسلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد