زندگی ... لطافت بندگی

تسلیم رهایی

زندگی ... لطافت بندگی

تسلیم رهایی

تلالو من و تو

نمی شنوم صدایت را، در این سکوت پرآوا

می دانم این را فقط که داری کوله باری از چراها

تو می پرسی، ندارد کس جواب تو را

نیز می دانم که تو نیز می دانی

سخن زیاد، دروغ زیاد، فریاد زیاد است اینجا و هر جا

بگذار در دستانم دستانت را

 تا شویم نقطه سفیدی در این سیاهی ها

که گفته است نمی شود بهار با یک گل

می درخشیم و می کنیم این دروغگویان را رسوا

تو بخواه من نیز می خواهم مهم این است

می رسد تو خود می دانی،

به چشمه سار نور روزن ما

نظرات 2 + ارسال نظر
سحر پنج‌شنبه 9 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 14:56 http://www.iran.forum.st

اگه دوست داشتی بیا با هم باشیم.

س - ع جمعه 17 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 06:10

برای انجام دادن کارهای بزرگ همیشه نمی توان منتظر نفر دومی بود، باید یاد بگیریم به تنهایی هم می شه خواستار عدالت بود چون در این لحظات خدا در کنارمون هست .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد